کد مطلب:9078 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:501

اجمالي از زندگي كريمه اهل بيت عليهم السلام
مقاله
نام و لقب مبارك



نام شريف آن بزرگوار فاطمه و القاب ايشان «معصومه»، «ستي»، و «فاطمه كبري» است. پدرش حضرت موسي بن جعفر عليهماالسلام و مادرش نجمه خاتون مادر حضرت رضا عليه السلام است.



از ولادت تا هجرت



آن حضرت اول ذي القعده سال 173هـ.ق در مدينه منوره به دنيا آمدند. و در سن 28 سالگي در روز دهم(1) يا دوازدهم(2) ربيع الثاني سال 201هـ.ق در شهر قم از دنيا رفتند.







سفر به شهر مقدس قم



در سال 200هـ.ق و يك سال پس از سفر تبعيدگونه حضرت رضا عليه السلام به شهر «مرو» حضرت فاطمه معصومه عليهاالسلام همراه عده اي از برادران خود براي ديدار برادر و تجديد عهد با امام زمان خويش راهي ديار غربت شد. در طول راه به شهر ساوه رسيدند، ولي از آنجا كه در آن زمان مردم ساوه از مخالفين اهل بيت عليهم السلام بودند با ماموران حكومتي همراهي نموده و با همراهان حضرت وارد نبرد و جنگ شدند كه عده اي از همراهان حضرت در اين حادثه غم انگيز به شهادت رسيدند.(3) حضرت در حالي كه از غم و حزن بسيار بيمار بود با احساس ناامني در شهر ساوه فرمود: مرا به شهر قم ببريد,، زيرا از پدرم شنيدم كه فرمود: شهر قم مركز شيعيان ما مي باشد(4)؛ سپس حضرت به طرف قم حركت نمود.



بزرگان قم وقتي از اين خبر مسرت بخش مطلع شدند به استقبال آن حضرت شتافتند و در حالي كه «موسي بن الخزرج» بزرگ خاندان «اشعري»، زمام شتر آن مكرمه را به دوش مي كشيد؛ ايشان در ميان شور و احساسات مردم قم وارد آن شهر مقدس شد و در منزل شخصي «موسي بن الخزرج» اجلال نزول فرمود.(5) آن بزرگوار هفده روز در شهر ولايت و امامت به سر برد و در اين مدت مشغول عبادت و راز و نياز با پروردگار متعال بود و واپسين روزهاي عمر پربركت خويش را با خضوع و خشوع در برابر ذات پاك الهي به پايان رساند.



حضرت معصومه عليهاالسلام در حالي كه از غم و حزن بسيار بيمار بود با احساس ناامني در شهر ساوه فرمود: مرا به شهر قم ببريد، زيرا از پدرم شنيدم كه فرمود: شهر قم مركز شيعيان ما مي باشد؛ سپس حضرت به طرف قم حركت نمود.



غروب مهتاب در شهر ستارگان



سرانجام آن همه شوق و شور و شعف «از اجلال نزول كوكب ولايت و توفيق زيارت بانويي از تبار فاطمه اطهر»، با افول نجمه آسمان عصمت و طهارت، مبدل به دنيايي از حزن و اندوه شد، و اين غروب غم انگيز عاشقان امامت و ولايت را در سوگ و عزا نشاند.



در رابطه با علت بيماري نابهنگام حضرت و مرگ زودرس آن بزرگوار گفته شده است(6) كه زني در شهر ساوه ايشان را مسموم نمود كه اين مطلب با توجه به درگيري دشمنان اهل بيت با همراهان حضرت و شهادت عده اي از آنها «در ساوه» و جو نامساعد آن شهر و حركت نابهنگام آن بزرگوار در حال بيماري به سوي شهر قم، مطلبي قابل قبول مي تواند باشد.



آري آن حضرت كه مي رفت زينب وار با سفر پر بركتش سند گويايي بر حقانيت امامت رهبران راستين و افشاگر چهره نفاق و تزوير ماموني باشد، و همانند قهرمان كربلا پيام آور خون سرخ برادري باشد كه اين بار مزورانه به قتلگاه (بني عباس) برده مي شد، ناگاه تقدير الهي بر اين شد كه مرقد آن بزرگ حامي خط ولايت و امامت براي هميشه تاريخ، فريادگر مبارزه با ظلم و بي عدالتي ستم پيشگان دوران و الهام بخش پيروان راستين تشيع علوي در طول قرون و اعصار باشد.

حرم حضرت معصومه



مراسم دفن كريمه اهل بيت عليهم السلام



بعد از وفات شفيعه روز جزا، آن حضرت را غسل داده و كفن نمودند سپس به سوي قبرستان «بابلان» تشيع كردند ولي به هنگام دفن آن بزرگوار «به خاطر نبودن محرم»، «آل سع» دچار مشكل شدند و سرانجام تصميم گرفتند كه پيرمردي به نام « قادر» اين كار را انجام دهد.



ولي قادر و حتي بزرگان و صلحاء شيعه قم هم، لايق نبودند عهده دار اين امر مهم شوند؛ چرا كه معصومه اهل بيت را بايد امام معصوم به خاك سپارد.



مردم منتظر آمدن «آن پيرمرد صالح» بودند، كه ناگهان دو سواره را ديدند كه از سمت ريگزار به سوي آنان مي آيند وقتي نزديك جنازه رسيدند، پياده شده و بر جنازه نماز خواندند و جسم پاك ريحانه رسول خدا صلي الله عليه و آله را در داخل سردابي «كه از قبل آماده شده بود» دفن كردند و بدون اين كه با كسي تكلمي نمايند، سوار شده و رفتند، و كسي هم آنها را نشناخت.(7) به قول يكي از بزرگان هيچ بعيد نيست كه اين دو بزرگوار، امامان معصومي باشند كه براي اين امر مهم به قم آمدند.



پس از به پايان رسيدن مراسم دفن، موسي بن الخزرج سايباني از حصير و بوريا بر قبر شريف آن بزرگوار برافراشت و اين سايبان برقرار بود تا زماني كه حضرت زينب سلام الله عليها، دختر امام جواد عليه السلام وارد قم شدند و قبه اي آجري بر آن مرقد مطهر بنا كردند.(8)



و بدين سان تربت پاك آن بانوي بزرگ اسلام قبله گاه قلوب ارداتمندان به اهل بيت عليهم السلام و دارالشفاي دلسوختگان عاشق ولايت و امامت شد.







قم و حضرت معصومه سلام الله عليها در احاديث



* امام جعفر صادق عليه السلام مي فرمايد:



سلام بر مردم قم، خداوند شهرهاي آنان را با باران سيراب مي كند، و بركت ها را بر آنان نازل مي كند، و بدي هاي آنان را به خوبي تبديل مي كند، آنها اهل ركوع و سجود و قيام و قعود هستند، آنان فقيه و دانشمند هستند، آنان اهل درك حقايق و روايات و عبادت نيكو هستند.(9)



* امام جعفر صادق عليه السلام مي فرمايد:



بهشت داراي هشت در است و يكي از آنها براي مردم قم است، و آنان در ميان مردم ساير شهرها بهترين شيعيان ما هستند، خداوند ولايت ما را در طينت آنان قرار داد.(10)



امام جعفر صادق عليه السلام مي فرمايد:



براي قم فرشته اي است كه بال هايش را بر آن گسترده است، هيچ ستمگري قصد بد به قم نمي كند مگر اين كه خداوند او را ذوب مي كند همانند ذوب شدن نمك در آب.(11)



* عفان بصري مي گويد: امام جعفر صادق عليه السلام به من فرمودند:



مي داني چرا قم ناميده شد؟ گفتم: خدا و پيامبرش و شما آگاه تريد. فرمود: قم ناميده شد چون اهل آن با قائم آل محمد صلي الله عليه و آله همراه مي شوند و با او قيام مي كنند و او را ياري مي كنند و استوار خواهند بود.(12)



رواق دختر موسي بن جعفر است اينجا حريم فاطمه بنت پيمبر است اينجا



در بهشت برين گر طلب كني به خدا

ببوس با ادب آن را كه آن در است اينجا



زمين قم به مثل چون صدف بود آري

وجود حضرت معصومه گوهر است اينجا

1- وسيله المعصوميه، ص 65، به نقل از نزهة الابرار.



2- مستدرك سفينة البحار، ج 8، ص 258.



3- زندگي حضرت معصومه، نوشته آقاي منصوري، ص 14. به نقل از رياض الانساب، تاليف ملك الكتاب شيرازي.



4- درياي سخن، تاليف سقازاده تبريزي، ص 12 به نقل از وديعه آل محمد، نوشته آقاي انصاري.



5- تاريخ قديم قم، ص 213.



6- وسيلة المعصوميه، نوشته ميرزا ابوطالب بيوك، ص 68، الحياة السياسيه للامام الرضا عليه السلام، نوشته جعفر مرتضي العاملي، ص 428.



7- تاريخ قديم قم، ص 214.



8- سفينة البحار، ج 2، ص 376.



9- بحار الانوار، ج 60، ص 217.



10- بحار الانوار، ج 60، ص 216.



11- بحار الانوار، ج 60، ص 217.



12- بحار الانوار، ج 60، ص 216.